وزير

ارائه كارهاي مفيد براي موفقيت در كسب و كار

 وزير
تنبلي عكس
تنبلي
علل تنبلي
12 نكته براي مبارزه با تنبلي
شغل

وزير

ü      وزير  : (كلمه وزير بر وزن فعيل ، از وزر - به كسره واو ، و سكون زاء - به معناي حمل سنگيني است ، و اگر وزير را وزير گفتند ، بدين جهت بوده كه حامل ثقل و سنگينيهاي پادشاه است ، بعضي گفتهاند : از وَزَر اشتقاق يافته ، كه به معناي به پناهگاهي در كوه مي باشد و اگر وزير را وزير خواندهاند چون به منزله كوهي است كه پادشاه در آراء و احكامش به او پناه ميبرد .

ü      وزير :[ وَ ] (اِخ ) لقب هارون برادر موسي عليه السلام : و اجعل لي وزيراً من اهلي هارون اخي اشدد به ازري . (قرآن /20 29 - 30)

ü     فرهنگ فارسي عميد

(اسم) [معرب، مٲخوذ از پهلوي: vičīr، جمع: وُزَراء] ۱. كسي كه در رٲس يك وزارتخانه قرار دارد و از اعضاي هيئت دولت است؛ دستور.
۲. كسي كه پادشاه در امور مملكت با او مشورت مي‌كرد و كارهاي مهم به عهدۀ او بود.
۳. در حكومت‌هاي قديم، مهم‌ترين مقام در دستگاه اداري مملكت.

ü     واژگان مترادف و متضاد

۱. دستور، صاحبديوان
۲. فرزين

ü     ديكشنري عربي به فارسي

وزير , وزير مختار , كشيش() كمك كردن , خدمت كردن , پرستاري كردن , بخش كردن

ü      وزير، كسي است كه به منظور كم كردن بار حكومت با شاه يا رئيس‌جمهور همكاري مي‌كند؛ و شاه يا رئيس جمهور قسمتي از كارهاي مملكتي را به وي مي‌سپارد

 

وزير در اصل يك واژه فارسي است كه از vicir در زبان پهلوي[۱] و پارسي ميانه گرفته شده كه آنهم از واژه vichira در پارسي باستان[۲] كه معني داور و ميانجي مي‌داده‌است گرفته شده.

در انگليسي و بسياري از ديگر زبان‌ها، براي اشاره به كاربرد امروزي آن در سياست از "minister" (يا مشابهاتش) استفاده مي‌شود، اما براي كاربرد تاريخي آن در گذشتهٔ برخي حكومت‌ها از "vizier" استفاده مي‌شود، اما از آنجا كه روند توسعهٔ آن در فرهنگ ايراني تا به امروز در امتداد تاريخ بوده‌است، براي هر دوي اين‌ها از «وزير» استفاده مي‌شود.

تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد