سايت كاري نادر امجدي

ارائه كارهاي مفيد براي موفقيت در كسب و كار

 وزير
تنبلي عكس
تنبلي
علل تنبلي
12 نكته براي مبارزه با تنبلي
شغل

كار آفريني

تعريف كارآفريني چيست؟

كارآفريني

كارآفريني يا Entrepreneurship واژه اي نسبتاً قديمي است كه ريشه فرانسوي دارد.

كلمه كارآفرين حدود سيصد سال قدمت دارد و نخستين كساني كه واژه‌ي كارآفرين و مفهوم كارآفريني را مورد توجه قرار دادند، اقتصاددان‌ها بودند.

كساني مانند ريچارد كانتيلون و آدام اسميت لغت كارآفرين را در قرن‌هاي هفدهم و هجدهم ميلادي به كار برده‌اند.

تاريخچه كارآفريني به يك قرن قبل بازمي‌گردد

با وجودي كه حدود سيصد سال است كه برخي افراد كارآفرين ناميده مي‌شوند، اما كارآفريني به شكلي كه ما مي‌فهميم، تنها حدود يك قرن است كه مورد استفاده قرار مي‌گيرد.

به عبارتي، اينكه كارآفريني را يك علم بدانيم و اينكه عده‌اي در دانشگاه‌ها متخصص كارآفريني باشند و يا اينكه كساني بخواهند بين كارمندي و كارآفريني يك راه را انتخاب كنند و اين انتخاب، به عنوان يك سوال جدي در مسير شغلي به رسميت شناخته بشود، يك اتفاق نسبتاً جديد و متعلق به يك قرن اخير است.

تعريف كارآفريني از ديدگاه ژوزف شومپيتر

ژوزف شومپيتر - پدر كارآفريني

ژوزف شومپيتر - پدر علم كارآفريني

رايج است كه در هر فعاليتي، برخي از پيش‌كسوت‌ها و افراد قديمي آن حوزه را به عنوان پدر يا مادر آن حوزه اعلام مي‌كنند.

مثلاً پيتر دراكر را پدر مديريت نوين مي‌دانند يا فردريك تيلور را پدر مديريت علمي مي‌دانند.

اگر بر همين سبك بخواهيم براي كارآفريني هم پدري انتخاب كنيم، تقريباً بر سر آقاي ژوزف شومپيتر توافق عمومي وجود دارد.

او در سالهاي ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰، مطالعات گسترده‌اي در زمينه كارآفريني انجام داد و مطالب بسياري در اين حوزه منتشر كرد.

شومپيتر در سال ۱۹۲۸ تعريف كارآفريني را به صورت زير مطرح كرد:

عصاره كارآفريني در درك و بهره برداري از فرصتهاست.

البته شومپيتر به تدريج در سياست هم ورود پيدا كرد و بعد از آن، تعريف‌هاي بعدي‌اش كمي جنبه‌ي كلان‌تر به خود گرفت. به عنوان مثال تاكيد مي‌كرد كه كارآفرينان كساني هستند كه اقتصاد و سازمان‌ها را زنده مي‌كنند.

البته نگاه شومپيتر به كارآفريني صرفاً در اين تعريف خلاصه نمي‌شد. او ابعاد كارآفريني را فراتر از مفهومِ فرصت جويي و فرصت پروري مي‌ديد. شومپيتر به رابطه بين كارآفريني و نوآوري توجه ويژه داشت. او پنج شيوه نوآوري را مد نظر داشت:

 معرفي يك كالاي جديد

 به كار گيري يك شيوه‌ي جديد براي توليد يك محصول قديمي

 ايجاد يك بازار جديد براي يك محصول موجود

 كشف و به‌كار گيري يك منبع جديد براي تامين مواد اوليه

 ايجاد يك ساختار جديد براي يك صنعت موجود

او چنان دقيق به ويژگيهاي كارآفرينان و شيوه‌هاي عملكرد آنها مي‌پردازد كه امروزه در نوشته‌هاي آكادميك، گاهي به جاي اصطلاح تعريف كارآفريني توسط شومپيتر از اصطلاح كلي‌ترِ كارآفرين شومپيتري استفاده مي‌كنند تا تمام آنچه او مد نظر داشته حفظ شود و از قلم نيفتد (منبع)

كارآفرين كيست؟

با وجودي كه كلمه كارآفرين و مفهوم كارآفريني ساده و قابل درك به نظر مي‌رسد، اما مي‌توان گفت كه تعريف دقيقي از كارآفرين و كارآفريني كه مورد اتفاق نظر همگان باشد وجود ندارد.

البته به نظر مي‌رسد صفت‌هاي زير، از جمله صفت‌هايي هستند كه به كارآفرين‌ها نسبت داده مي‌شوند:

 خلاقيت

 پيشرو بودن

وزير

ü      وزير  : (كلمه وزير بر وزن فعيل ، از وزر - به كسره واو ، و سكون زاء - به معناي حمل سنگيني است ، و اگر وزير را وزير گفتند ، بدين جهت بوده كه حامل ثقل و سنگينيهاي پادشاه است ، بعضي گفتهاند : از وَزَر اشتقاق يافته ، كه به معناي به پناهگاهي در كوه مي باشد و اگر وزير را وزير خواندهاند چون به منزله كوهي است كه پادشاه در آراء و احكامش به او پناه ميبرد .

ü      وزير :[ وَ ] (اِخ ) لقب هارون برادر موسي عليه السلام : و اجعل لي وزيراً من اهلي هارون اخي اشدد به ازري . (قرآن /20 29 - 30)

ü     فرهنگ فارسي عميد

(اسم) [معرب، مٲخوذ از پهلوي: vičīr، جمع: وُزَراء] ۱. كسي كه در رٲس يك وزارتخانه قرار دارد و از اعضاي هيئت دولت است؛ دستور.
۲. كسي كه پادشاه در امور مملكت با او مشورت مي‌كرد و كارهاي مهم به عهدۀ او بود.
۳. در حكومت‌هاي قديم، مهم‌ترين مقام در دستگاه اداري مملكت.

ü     واژگان مترادف و متضاد

۱. دستور، صاحبديوان
۲. فرزين

ü     ديكشنري عربي به فارسي

وزير , وزير مختار , كشيش() كمك كردن , خدمت كردن , پرستاري كردن , بخش كردن

ü      وزير، كسي است كه به منظور كم كردن بار حكومت با شاه يا رئيس‌جمهور همكاري مي‌كند؛ و شاه يا رئيس جمهور قسمتي از كارهاي مملكتي را به وي مي‌سپارد

 

وزير در اصل يك واژه فارسي است كه از vicir در زبان پهلوي[۱] و پارسي ميانه گرفته شده كه آنهم از واژه vichira در پارسي باستان[۲] كه معني داور و ميانجي مي‌داده‌است گرفته شده.

در انگليسي و بسياري از ديگر زبان‌ها، براي اشاره به كاربرد امروزي آن در سياست از "minister" (يا مشابهاتش) استفاده مي‌شود، اما براي كاربرد تاريخي آن در گذشتهٔ برخي حكومت‌ها از "vizier" استفاده مي‌شود، اما از آنجا كه روند توسعهٔ آن در فرهنگ ايراني تا به امروز در امتداد تاريخ بوده‌است، براي هر دوي اين‌ها از «وزير» استفاده مي‌شود.

تنبلي عكس

علل تنبلي


تنبلي به هر شكلي كه باشد، رفتاري نامطلوب و نكوهيده است كه بتدريج در وجود انسان به صورت عادت درمي آيد و مانع از پيشرفت فرد ميشود.
بازديد : 1,018 نفر

ريشه يابي علل تنبلي

از نظر روان شناسي، اهمال كاري يا تنبلي يعني به آينده محول كردن كاري كه تصميم به اجراي آن گرفته ايم. به طور كلي، به تعويق انداختن كار، رفتاري ناپسند و ناراحت كننده است كه پيامدهاي ناخوشايندي در بر دارد و هرگز نمي توان از تاخير در انجام كارها، به تصور و گمان بهتر ارائه كردن آنها دفاع كرد.تنبلي

تنبلي به هر شكلي كه باشد، رفتاري نامطلوب و نكوهيده است كه بتدريج در وجود انسان به صورت عادت درمي آيد. پس با آن مبارزه كنيد، زيرا پيامدهاي تاخير در كار، براي خود شخص نيز رنج آور است و احساسي كه از اين تاخير در او ايجاد مي شود، علاوه بر زيان هاي پيش بيني شده و نشده، شرمساري و بيزاري از خويشتن را نيز در بر دارد.

راه هاي زيادي وجود دارد كه آدم بر اين تنبلي غلبه كند اما چون امتحان كردن هر كدام از اين راه ها خودش نياز به كنار گذاشتن تنبلي دارد، ممكن است شما در يك دور باطل تنبلي پشت تنبلي بيفتيد. پس اولين پيشنهاد اين است كه لااقل براي امتحان كردن اين پيشنهاد ها بايد يك بار خودتان تنبلي را كنار بگذاريد.

"براي رسيدن به هدف هايم مي دانم بايد چه كنم، اما مهم نيست آنها را چقدر به خودم يادآوري كنم، در هرحال دست به كاري نمي زنم. تنبلي نمي گذارد!"

وقتي فردي در عين توانايي، كاري انجام نمي دهد و از تلاش كردن گريزان است، او تنبل است. اينگونه افراد از هر چيزي كه تلاش و پشتكار نياز داشته باشد فراري اند.

روانشناسان معتقدند كه نمي توان تمام افرادي را كه گوشه اي نشسته و دست به كاري نمي زنند، حقيقتا تنبل دانست.

 تنبلي

مشكلاتي مانند ترس از شكست زمينه ساز تنبلي هستند


مسائل ديگري در تنبل بودن فرد دخيل است كه گاهي موضوع را پيچيده مي كند. برخي از مشكلات زير، فرد را به تنبلي مي اندازد:

مشكلاتي كه زمينه ساز تنبلي هستند :


1- ترس از شكست
بسياري از افراد با به تعويق انداختن كارهايي كه آنها را به هدف شان مي رساند، خود، مانع موفقيت شان مي شوند.

اين افراد معمولا نسبت به خود قضاوت بسيار ضعيفي دارند.

آنها مي ترسند، اگر تلاش هم بكنند، به نتيجه اي نرسند و صرفا بي كفايتي شان مشخص خواهد شد و اوضاع شان بدتر مي شود.

بنابراين تصميم مي گيرند هيچ كاري انجام ندهند.

2- ترس از موفقيت
ترس از موفقيت، برادر ترس از شكست، است. بسياري از مردم به طور ناخودآگاه نگران هستند كه اگر موفق شوند، از سوي ديگران تهديد خواهند شد.

بنابراين با حركت نكردن و انجام ندادن فعاليتي خود را از هرنوع تهديدي مصون نگه مي دارند.

به طور مثال زني كه همسرش مردي بسيار سنتي است، مي ترسد درآمدي بيشتر از شوهرش داشته باشد كه مبادا زندگي شان دچار آشفتگي شود.

3- به دنبال رفاه
همه ما به دنبال آسايش و رفاه هستيم. اما گاهي نمي دانيم آن را چگونه به دست آوريم و دست به رفتارهاي بيهوده مي زنيم و ديگران را وادار مي كنيم براي ما كارهايي انجام دهند.
مثلا ممكن است هنگام مهماني رفتن لباس مان را اتو نزنيم زيرا مي دانيم همسر يا مادرمان نمي تواند اين شلختگي را تحمل كند و به جاي ما آن را اتو مي زند و صرفا مي گويد:" خيلي تنبل هستي."

4- ترس از توقع
افرادي كه " استانداردهاي پاييني براي زندگي شان در نظرمي گيرند" اغلب به گونه اي عمل مي كنند تا جلوي توقعات بالاي ديگران را بگيرند.

آنها معمولا براي خود برنامه ريزي نمي كنند تاجايي كه اطرافيان شان براي آنها برنامه اي در نظر مي گيرند و سپس بدون هيچ نگراني و احساس مسئوليتي آن برنامه ها را كه معمولا چندان سنگين هم نيستند انجام مي دهند و از توقعات اضافي ديگر مصون مي مانند.

5- پرخاشگري منفعلانه
ترس از دعوا و كشمكش با ديگران در اعماق وجود بسياري از ما نهفته است و نگران هستيم كه بيان ناراحتي و رنجش هايمان موجب آزردگي و جدايي شود و سپس احساس نارضايتي را به طور غيرمستقيم و از طريق تنبلي، به طوري كه ديگران را برنجاند، نشان مي دهيم.
6- افسردگي

علايم رايج افسردگي شامل عدم انگيزه، خستگي و فقدان احساس لذت (حتي مواردي كه قبلا مورد علاقه فرد بوده است) مي باشد.

افرادي كه دچار افسردگي مي شوند، حوصله انجام دادن كاري را ندارند و البته از وضعيت خود خشمگين هستند و اين خشم، وضعيت روحي آنها را نيز بدتر مي كند.

نفرت از خود به سبب تنبلي ميان افرادي كه به افسردگي مبتلا هستند رايج است.

12 نكته براي مبارزه با تنبلي

 

اگر بخواهيم تعريف تنبلي را بيان كنيم بايد بگوييم تمايل به بيكار بودن، هيچ كاري انجام ندادن و مقاومت در برابر تلاش و كوشش. حالتي از انفعال است؛ از اين‌كه دائما دوست داريد همه چيز همان‌گونه كه هميشه بوده‌ است، سر جاي خود بماند. حالا براي اينكه از اين وضعيت خلاص شويم با ما در اين نوشتار همراه شويد تا ۱۲ نكته براي مبارزه با تنبلي به شما بگوييم.

۱۲ نكته براي مبارزه با تنبلي

گاهي اوقات از اين‌كه كمي تنبلي كنيم لذت مي‌بريم؛ مثلا وقتي ساعت‌ها كار زياد انجام داده‌ايم، يا در روزهايي كه هوا خيلي سرد يا خيلي گرم است؛ ولي اگر اين حالت اغلب اوقات در شما وجود دارد، حتما بايد فكري براي‌اش بكنيد.

براي اين‌كه بتوانيم از عهده‌ي وظايف روزانه‌مان برآييم، پربازده و موثر كار كنيم، از حداكثر ظرفيت‌هاي زندگي‌مان بهره‌مند شويم، و به موفقيت برسيم، بايد ياد بگيريم چگونه بر تنبلي غلبه كنيم.

در ادامه ۱۲ نكته براي مبارزه با تنبلي و بي حوصلگي را مرور مي كنيم:

۱. وظايف‌تان را به وظايف كوچك‌تر تقسيم كنيد

غالبا به اين دليل از انجام برخي وظايف طفره مي‌رويم كه خيلي بزرگ، دشوار، خسته‌كننده يا زمان‌بَر هستند.

شكستن يك كار يا وظيفه‌ي بزرگ به چند كار يا وظيفه‌ي كوچك‌تر مي‌تواند مشكلات‌تان را حل كند. با اين كار، ديگر آن كارهاي كوچك‌تر سخت يا ترسناك به نظر نمي‌رسند. به اين ترتيب، به جاي سر و كله زدن با يك كار بزرگ، با مجموعه‌اي از كارهاي كوچك مواجه هستيم كه انرژي زيادي از ما نمي‌گيرند.

نه تنها اين روش براي انجام كارها و وظايف قابل استفاده است، بلكه آن را مي‌توانيد براي رسيدن به اهداف و هر چيز ديگري كه به آن نياز داريد يا بايد انجام‌اش دهيد اعمال كنيد. اين روش درصد زيادي از تنبلي‌مان و مقاومت دروني را كه گاهي اوقات به سراغ‌مان مي‌آيد، در خود ذوب مي‌كند.

۲. استراحت كنيد، بخوابيد، و ورزش كنيد

در برخي موارد، تنبلي به دليل خستگي و كمبود انرژي به سراغ‌مان مي‌آيد. اگر اين حقيقت در مورد شما صادق است، بايد به خودتان استراحت دهيد و به اندازه‌ي نيازتان بخوابيد، و هم‌چنين به اندازه‌ي كافي ورزش كنيد و از هواي تازه و تميز بهره‌مند شويد.

۳. انگيزه

در برخي موارد، كمبود انگيزه دليل تنبلي‌ است. مي‌توانيد از طريق مثبت‌انديشي، تجسم فكري، و تفكر در مورد اهميت انجام وظيفه يا كار روزمره يا رسيدن به هدف، انگيزه‌تان را قوي كنيد.

۴. چشم‌اندازي از آن‌چه و آن‌كه مي‌خواهيد باشيد، براي خود ترسيم كنيد

مرتبا به شخصيتي فكر كنيد كه مي‌خواهيد همان باشيد؛ به اهدافي كه مي‌خواهيد به آنها برسيد؛ و به زندگي دلخواهي كه مي‌خواهيد داشته باشيد؛ اين تفكرات به شما انگيزه‌ي عمل مي‌دهند.

۵. به فوايد و مزاياي عمل بينديشيد

به جاي انديشيدن به دشواري‌ها و موانع، به مزايا و فوايدي بينديشيد كه در صورت غلبه بر تنبلي و دست به كار شدن، به آنها دست خواهيد يافت. تمركز بر دشواري‌هاي انجام يك وظيفه، به نااميدي، خودداري از عمل و تنبلي مي‌انجامد. تمركز ذهن و توجه بر فوايد عمل، و نه بر دشواري‌هاي آن بسيار حائز اهميت است.

۶. به پيامدهاي تنبلي بينديشيد

براي مبارزه با تنبلي و بي حوصلگي به اين بينديشيد كه اگر تسليم تنبلي شويد و وظيفه و كار روزانه‌تان را انجام ندهيد، چه اتفاقي مي‌افتد. انديشيدن در مورد پيامدهاي عدم انجام كارها، مي‌تواند شما را به اقدام و عمل سوق دهد.

۷. در يك زمان فقط يك كار انجام دهيد

در يك زمان فقط به انجام يك كار تمركز كنيد. اگر در يك لحظه احساس ‌كنيد خيلي كار براي انجام دادن داريد، به احتمال زياد احساس خواهيد كرد در دريايي از كارهاي انجام نشده غرق شده‌ايد و عاقبت تنبلي بر شما غلبه خواهد كرد.

۸. تجسم فكري

خيال‌پردازي تاثير به‌سزايي بر ذهن، عادات و عمل‌تان مي‌گذارد. در فكرتان تجسم‌ كنيد كارها را به آساني، با انرژي و با اشتياق انجام داده‌ايد. پيش از آغاز انجام يك وظيفه يا حركت به سوي هدف، يا زماني كه احساس تنبلي مي‌كنيد، يا وقتي ذهن‌تان نجوا مي‌كند كارها را ناتمام رها كنيد، اين كار را انجام دهيد.

۹. مثبت‌انديشي

اين جملات را دائما براي خود تكرار كنيد:

“‌من مي‌توانم به هدف‌ام برسم.‌”

“‌براي اقدام و انجام هر كاري كه مي‌خواهم يا بايد انجام دهم، به اندازه‌ي كافي انرژي و انگيزه دارم‌.‌”

“‌انجام كارها من را قوي‌تر مي‌كند.‌”

“فقط با انجام كارها مي‌توان به هدف رسيد.‌”

۱۰. كارها را به مثابه‌ي تمرينات فكري و بدني ببينيد

هر كار را مثل تمريني در نظر بگيريد كه قوي‌تر، قاطع‌تر، و مصمم‌ترتان مي‌كند.

۱۱. از تاخير اجتناب كنيد

براي مبارزه با تنبلي و بي حوصلگي از تاخير اجتناب كنيد، كه شكلي از تنبلي است. اگر كاري را بايد انجام دهيد، چرا آن را هم‌اكنون انجام ندهيد و آن را به پايان نرسانيد؟ چرا در پس‌زمينه‌ي ذهن‌تان مدام نق مي‌زنيد و خود را آزار مي‌دهيد؟

۱۲. از آدم‌هاي موفق درس بياموزيد

به آدم‌هاي موفق نگاه كنيد؛ ببينيد چگونه به تنبلي اجازه نمي‌دهند بر آنها پيروز شود؟ از آنها درس بياموزيد، با آنها صحبت كنيد، و ارتباط‌تان را با آنها حفظ كنيد.

غلبه بر عادت تنبلي فقط از طريق اقدام به انجام مجموعه‌اي از كارها و فعاليت‌هاي روزانه محقق مي‌شود؛ وقتي كه تصميم بگيريد به جاي منفعل و بي‌حركت بودن، دست به كار شويد. هر قوت بر تنبلي غلبه كنيد، قوي‌تر مي‌شويد. هر وقت دست به كار شويد، توانايي‌تان را براي پيروزي، رسيدن به هدف، و بهبود زندگي‌تان افزايش مي‌دهيد.